ارشاد

مقالات گفتاری، مدایح و مراثی و ...

ارشاد

مقالات گفتاری، مدایح و مراثی و ...

کوشک- راهیان نور - آید از کوشک بوی عنبر بوی مشک

20/ 1/ 1404

 

آید از کوشک بوی عنبر، بوی مُشک

دشمنان از هیبتش چون چوب خشک

 

ترکش توپ و صفیر تیرها

می نمود جانها ز قید غم رها

 

غرش خمپاره‌ها، تیربارها

می‌خراشید گوش و جانِ شیرها

 

سرزمین شور و عشق و شهدها

سرزمین شاهدان، دل‌داده‌ها

 

سرزمین سرفرازان دلیر

بر هوای نفس، سلطان و امیر

 

عارفان و عابدان خوش‌ضمیر

پاک‌نیت پاک‌طینت خبیر

 

رزمجویانی به میدان بی‌نظیر

حق بود مولایشان، نعم‌النصیر

 

زاهدانِ شب همه شیران روز

شاهدانِ نورفروزِ دل‌فروز

 

جام عشق در دست و لبریزِ نشاط

باده‌نوشان باده‌نوش بی‌احتیاط

 

ساغر کوثر نشانی کرده‌گان

قصد و مقصد آسمانی‌کرده‌گان

 

ساقی کوثر نشانی کرده‌گان

در ره حق جانفشانی کرده‌گان

 

مستِ مستان، مست دیدار خدا

هوشِ هوش و مست اسرار خدا

 

چشمِ چشم و جمله مدهوش خدا

گوشِ گوش و جملگی گوشِ خدا

 

چابک و مشتاق بر دیدار دوست

جمله کوشا و دقیق در کار دوست

 

از گلوله، بمب و مین بود ترسشان؟

 نی، عجیب است و عجیب است درسشان

 

بر جوانی، آرزو، امّید بر عمر دراز؟

از خطرهاشان کجا بود احتراز؟ 

 

آری! ای کوشک! خطۀ پر رمز و راز

لحظه‌ای بنما درنگ با ما بساز!

 

برگو! از اسرار با ما دلنواز

تا شویم هم‌چون شهیدان سرفراز

 

آن شهیدانت چه دیدند زود بگو!

تا که جام‌ها برگرفتند از سبو

 

آن شهیدانت چرا شیدا شدند؟

 شیفتگان حضرت زهرا شدند

 

نام زهرا بردشان تا کوی دوست

ضامن خون‌هایشان هم او است او است

 

منتقم آید بگیرد انتقام

کار ما از او بگیرد انتظام 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد