ارشاد

مقالات گفتاری، مدایح و مراثی و ...

ارشاد

مقالات گفتاری، مدایح و مراثی و ...

سرو چمان من

«سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند»

مونس من نمی‌شود یادی ز من نمی‌کند

دوش شکایتی ز دوری‌اش کردم و از سر صفا بگفت 

که این جهان پر جفا وفا به عهدشکن نمی‌کند

تا دل پر ز درد من رفت از  پی خسان

گفت مرو که حضرتش گوش به اهرمن نمی‌کند

این دل غرقه خون من نشسته‌ در هوای وصل او

غیبت جانگداز خود چرا رها و لطف به من نمی‌کند

به پیش طاق ابرویش زاری کنم ولی

بس که جفا نموده‌ام نظر به من نمی‌کند

برای کسب آبرو ناله همی کنم ولی

بس که سیه‌دلم عنایتی به من نمی‌کند

با همه نور و فیض که می‌بری به حق نسب

بسی شگفت آیدم که خاک پای تو دوای من نمی‌کند

چون ز صبا می‌شود دامن لاله پر زخون

وه که دلم چرا پشت به هر زاغ و زغن نمی‌کند

جان به امید دیدنت جدا ز تن نمی‌شود

دل به صفای روی تو طاعت من نمی‌کند

بر آبروی من طعنه مزن که فیض حق

بی‌کمک سرشک من سرو و چمن نمی‌کند

خواهد آمد دور مهدی زود و سهل

نیمه شعبان 1442

8/ 1/ 1400

می‌رسد ایام وصل

طی شود دوران فصل

گشته این داستان و قصه نیک نقل

گوش به گوش و نسل به نسل

قول فصل است نی که هزل

خواهد آمد دور جود و دور بذل

خواهد آمد دور شور و دور فضل

خواهد آمد دور علم و مرگ جهل

خواهد آمد دور داد و دور عدل

خواهد آمد دور احیای خرد احیای عقل

خواهد آمد دور نابودی کفتاران رذل

خواهد آمد دور پی‌جویی اصل

خواهد آمد دور مهدی زود و سهل

خواهد آمد دور آن‌که نیست او را شبیه از بعد و قبل

خواهد آمد دور آن‌کو هست بر حکمرانی اهلِ اهل  

خواهد آمد دور آن کو رایت نصر من الله می‌کند بر دوش حمل

خواهد آمد دور قطع دست جعالان ز جعل

خواهد آمد دور معنا نی حساب خرج و دخل

خواهد آمد دور آفتابی که اکسیر است بر ریگ و رمل 

خواهد آمد دور پیروزی و کوبیدن به طبل

خواهد آمد دور بهروزی و تن دادن دجال به قتل

 

تبریک نوروز یا مقلب القلوب و الابصار

یامُقَلِّبَ الْقُلُوب والابصار

یامُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَار

یامُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوال

حَوِّلْ حالنا اِلَی أَحْسَنِ الحال

 

ای مقلب بر حقیقت قلب ما هموار ساز

قلب‌های خفته را بیدار ساز

قلب‌های مرده را هشیار ساز

قلب‌های آلوده را خالی ز هر زنگار ساز

ای مبصّر بر بصیرت دیده‌مان بیدار ساز

هم‌چنین شایسته وصف اولی الابصار ساز

ای مدبر بر طریقت روز و شب را یار ساز

نیک و خوش‌اقبال و خوش‌اِدبار ساز

با حلاوت، ایمن از آزار ساز

با سعادت همره و از معصیت بی‌زار ساز

هرچه جوییم هرچه پوییم میمنت‌آثار ساز

ای محول حال ما را با خوشی پربار ساز

حال ناخوش‌مردمان تیمار ساز

سال ما را با سلامت همدم و رهوار ساز

حول ما با رحمتت، با قوتت مهربار ساز

حیله‌ها و حُقّه‌های خصم را ناکار ساز

روی نحسش بر زمین خاک‌سار ساز

فکر و ذهنش با بلا بیمار ساز

نقشه‌هایش بر سرش آوار ساز

ریشه‌اش برکن از زمین و با جهنم خوار ساز

هرکسی گوهر فشاند، گوهر نشاند، عمرش گوهربار ساز

قرن 15 بهر دوستان، صالحان، شایستگان، نیک بر انظار ساز

ملت ایران زمین بر مهدی صاحب زمان انصار ساز