-
سوگیاد امام صادق علیه السلام
پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 21:32
4/ 2/ 1404 25 شوال 1446 اکنون که سوگیادِ صادق آل پیمبر است بر سینهها سوز غمش همچو اخگر است از نام او گیتی و مینو معطر است بر ساق عرش جاه و جلالش مصدّر است عزّ و جمال مکتبش برما مقدر است شیطان ز لحظه لحظۀ عمرش مکدر است بر عرشیان و قدسیان تاج و افسر است بر مُلکیان، ملکوتیان آقا و سرور است از جلوۀ فروغ او خصم، ابتراست...
-
جعفر صادق به صدقم رهنمون
پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 21:04
25شوال المکرم 1442 16/ 3/ 1400 جعفر صادق به صدقم رهنمون دیگران هرگز نگفتند جز اباطیل و فسون مکتبش شیطانیان کرده زبون مذهبش ابلیسیان کرده نگون سیرهاش باطل نموده واژگون راه و رسمش بر حقیقت آزمون عشق من بر مذهبش هر دم فزون ذوق و شوق او مرا در پوست و خون من ندانم کیست او، یا رفعتش چند است و چون؟ من ندانم کیست او، از وصف...
-
درودم، سلامم بر امام همامم - امام صادق علیه السلام
پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 21:03
26/ 2/ 1402 شهادت جانسوز امام صادق (ع) درودم، سلامم بر امام همامم به جعفر، به صادق که در دست او هست زمامم بر آن معدن علم کو هست بدر تمامم برآن داعی حق کزمذهبش هست عنوان نامم برآن نورمطلق کو هست شهد جامم بر آن جام اخلاص کو هست خورشید بامم برآن حافظ دین کو هست انگبین ها به کامم بر آن راست رفتار و گفتار وپندار کو هست...
-
امام صادق علیه السلام
پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 20:56
25شوال 1441 – 28/ 3/ 99 سلامم روان از صمیم روانم سرودم دوان از دلم بر زبانم درودم جَهان از جَنان بر عیانم چه دانی؟ که عشقش ربوده عنانم درودم اگر پیر یا جوانم اگر نیک یا ز خیرهسرانم اگر شاد و خندان یا در فغانم بدانم که از سفلگانم چو خاشاک بر این آستانم در این بارگاه رفیع چون خسانم درودم، درودم، نثار است بر امامم، همان...
-
کوشک- راهیان نور - آید از کوشک بوی عنبر بوی مشک
چهارشنبه 20 فروردین 1404 21:54
20/ 1/ 1404 آید از کوشک بوی عنبر، بوی مُشک دشمنان از هیبتش چون چوب خشک ترکش توپ و صفیر تیرها می نمود جانها ز قید غم رها غرش خمپارهها، تیربارها میخراشید گوش و جانِ شیرها سرزمین شور و عشق و شهدها سرزمین شاهدان، دلدادهها سرزمین سرفرازان دلیر بر هوای نفس، سلطان و امیر عارفان و عابدان خوشضمیر پاکنیت پاکطینت خبیر...
-
کوشک- راهیان نور
چهارشنبه 20 فروردین 1404 16:34
20/ 1/ 1404 کوشک ای سرزمین مشکبار سرزمین عاشقان مشکسار سرزمین خونفشان و مشکزار کز تو بشنیده جهان آوای یار کو شهیدانت همه والاتبار رزمجویان دلیر و جاننثار ای زمین جنگ و رزم بیقرار اخترانت کو؟ کجا رفت کارزار؟ خط خونین شهادت یادگار ای خوشا زان خاطرات ماندگار بوی باروت و صدای انفجار میدهد بر گوش جانها انزجار یکطرف...
-
عید فطر - فطر آمد و فطرت باز
چهارشنبه 13 فروردین 1404 21:47
11/ 1/ 1404 عیدفطر 1446 فطر آمد و باز فطرت بر گشت بهارانی عید آمد و باز این عید بر گشت به ارزانی این عید ربانی، این عید جاودانی زینهار! زینهار! قدرش تو چه میدانی؟ گر قدرش تو میدانی بهبه! شایستۀ جانانی باز بوی حیات پیچید، مرده است نادانی باران فروبارید، باران چه بارانی! طی شد مه رحمت، آن جلوۀ رحمانی بر ما فروپاشید...
-
قم- ای خاک مرده برخیز! فرمان «قم» رسیده - حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
دوشنبه 11 فروردین 1404 21:56
27/ 2/ 1402 ای خاک مرده برخیز! فرمان «قم» رسیده برخیز و با طربخیز، اعلان «قم» رسیده بر بام اعتلایت مهر از سپهر دمیده وقت نشاط و شادی، فتح و ظفر رسیده برخیز! بوسهها زن، با لعلِ لب به پایی کز عرش و حوض کوثر با هدیهها رسیده برخیز! بیمدارا، فرمان ببر قضا را کآمد به سوی کویت محبوبۀ سعیده برخیز! و خیز بردار، آمد ترا...
-
روزه- تضمین ابیاتی از سعدی: نگفتم روزه بسیاری نپاید؟
دوشنبه 11 فروردین 1404 13:59
10/ 1/ 1404 «نگفتم روزه بسیاری نپاید؟ ریاضت بگذرد، سختی سرآید» عجب گفتی ولی از ما نیاید بیاید آنچه میباید نیاید ریاضت پر ز سوز و درد بر ما از این سیر و سلوک جز رنج نزاید ریاضت میشود آنگاه کارساز کزو آهنگ حق اندر سر آید ریاضت گر شود همراه عرفان صعوبت زود عمرش بر سر آید گذر از سختی و نیل بر رهایی بدون معرفت هرگز...
-
عید فطر- عید فطر آمد و بس
یکشنبه 10 فروردین 1404 16:14
2/ 2/ 1402 عید فطر 1 شوال 1444 چو برآید شوال فطرت آید جوال ذهن گردد سیال عشق گردد میّال دل شیطان ریش است سخت در اندیش است خبری در پیش است فضل حق در پیش است باد سعادت یارش هر که پارساکیش است چه خبر؟ عید آمد چه اثر؟ عید آمد بنگر عید آمد بنگر عید آمد فصل پاداشْت آمد فصل برداشت آمد چه نکوداشت آمد حاصلِ کاشت آمد ثمر انباشت...
-
امام رضا ع - جز آستان توام هیچ کجا پناهی نیست
شنبه 9 فروردین 1404 22:20
15/ 7/ 1400 30 صفر 1443 جز آستان توام هیچ کجا پناهی نیست مرا به جز غبار رهت جایگاهی نیست بلا به بند و کمندش کشیده مرا به جز رضا و پسندت مرا نگاهی نیست چو تیغ به رویم کشند بدخواهان مرا به غیر مهر رضا در بساط آهی نیست مباد ز کوی رضا لحظهای جدا افتم جز این حریم به عرش هیچ راهی نیست غلام غمزه چشمان هر رضاجویم که از صفای...
-
ایوان رضا- من به ایوانت بنشینم چو کبوتر
شنبه 9 فروردین 1404 22:08
10/ 10/ 1402 من به ایوانت بنشینم چو کبوتر هی به سامانت بزنم پر چو کبوتر تو نظر بنمایی از لطف و عنایت من بچینم دانه ز فضلت چو کبوتر تو به دامانت بنشان پروانۀ بی پر تا برآیم بر اوج ملایک مهتر و برتر کس نباشد چو من ترا چشم بر در تو کنی به لطف و عنایت لبی تر من فتاده از عشقت در آذر تو رهانی جانم از اخگر تو رضا باشی ز عبد...
-
نیایش- یا جمال العارفین
شنبه 9 فروردین 1404 11:27
یا جمال العارفین یا ذالجمال یا حبیب الصادقین یا ذاالجلال یا اله العالمین یا ذالکمال یا نکال الظالمین یا ذالنکال یا غیاث المستغیثین یا متعال یا عدیم المثل و الشبه و المثال یا عدیم الضد و الندّ و الزّوال مُلک تو بر کل هستی بیزوال *** ای ز عشقت گشته هر دل بیدلی وی ز خوفت در تپش هر پردلی وی ز شوقت در جهش هر کاملی گفته...
-
این منم تا به ابد عزم خراسان کرده
جمعه 8 فروردین 1404 23:28
7/ 1/ 1404 این منم تا به ابد عزم خراسان کرده قمرم رو به سوی شمس خراسان کرده بلبل عاشقم، شیفته و شیدای رضا دائما رو به سوی جان خراسان کرده خرم آن دم که لبیک اجابت گویم دعوتی را که مولای خراسان کرده گرشنیدی ز یعقوب و ز یوسف قصه قصه ام نسخِ آن یوسف دستان کرده من چو یعقوب و رضایم یوسف بیت الاحزان مرا سبزه و بستان کرده...
-
نیایش قدر 21 چه بخواهیم و چرا؟
پنجشنبه 7 فروردین 1404 15:39
2/ 1/ 1404 21/ رمضان/ 1446 شب قدر چه بخواهیم و چرا؟ چه بخواهیم؟ حلم و بردباری بجوییم و بخواهیم چرا؟ تا کند مطرود و مسدود جهل را رخت بربندد ز ارکانم ز بنیانم هوای جهل را قلع و قمع سازد ز رفتارم ادای جهل را ریشهکن سازد ز گفتارم بنای جهل را فروپاشد ز اندامم ردای جهل را تا که جهل باشد نبینم من اساس عدل را تا که جهل باشد...
-
باران- غیث
سهشنبه 5 فروردین 1404 14:40
5/ 1/ 1404 «دو روز است باران نرم نرم میبارد، تفسیر حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی) هم به این آیه مبارکه رسیده ...» وَ هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ یَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ «الشوری۲۸» غیث بارد، غیاث بارد باران فریادرس، نرم نرمک، همی بارد بر شهر و بر...
-
سفرۀ روزه
شنبه 2 فروردین 1404 14:55
غره ماه رمضان 1446 10/ 12/ 1403 ارمغان است این کلام از قول اهل معرفت عارفان هردم دو عید دارند با معرفت آن یکی انجام واجب وان دگر هست اجتناب از معصیت روزهام واجب نمودی و تاراندی نحوست، مشئمت زهد و صبرم آن چنان دادی که گشتم مَحرمت کس ندید در هیچ وقت این قدر سعادت، میمنت روزه خود بود سفرۀ عیدی که چیدی با دعا و مسئلت...
-
جان عالم به فدای تو علی
شنبه 2 فروردین 1404 14:48
3/ 1/ 1404 21 رمضان المبارک 1446 جان عالم به فدای تو علی گوش عالم به ندای تو علی هوش عالم به نوای تو علی دل عالم به صفای تو علی سر عالم به وفای تو علی همه عالم به فدای تو علی رب عالم به صلای تو علی نبی سرور ز رای تو علی خیزم از قبر برای تو علی *** نام جنت الفبای علی زنده آفاق ز امضای علی همه خیرات ز انشای علی همه خلقت...
-
بگویمت که شیعه کیست برای علی؟
شنبه 2 فروردین 1404 14:44
3/ 1/ 1404 21 رمضان المبارک 1446 به ادعا نتوان شیعه بود، شیعه کسی است که پای خود بگذارد به جای پای علی ) مهدی سهیلی ( بگویمت که شیعه کیست برای علی ؟ کسی که گذارد جبین به پای علی چو بشنود بیایید کمک مرا به تقواتان چوآذرنگ سراسیمه گردد از ندای علی اگر توان نباشد که همرُوَش گردد کند تلاش تا شود گرد پای علی طلب نمود ز...
-
کو قدر تو کو قدر من
جمعه 1 فروردین 1404 00:18
29/ 12/ 1403 19 رمضان المبارک 1446 نشناختم قدر تو من کو قدر تو کو قدر من من نوکرت تو جان من من چاکرت تو تاج من مولا توئی آقا توئی عبدت منم، ای ساغر و صهبای من حبت مرا زرینصفات مهرت مرا باب نجات عشقت مرا شور حیات من ملتجی تو نور من من لال و تو آوای من برگو به ارکان جهان گیرند مرا اندر میان آرند مرا سالم بِدر از این...
-
استقبال از ماه رمضان
شنبه 11 اسفند 1403 05:51
حالا که هستی متوجه که به غفلت نمانی درغفلت محضت نتوان گفت و ندانم من آرزویم دیدن مولا شب قدر است بگذار خودم را به لوایش برسانم بردا وسلاما شده هرشعله جانسوز زان رو که من عاشق آقای زمانم باب ضیافت گشودی بده راهم منگر که آلوده و از جمله خسانم سوگند به آن سر که شد بر سر نیزه در راه فداکاری او سر ندوانم قرآن به سر نیزه...
-
نقش جهان
پنجشنبه 9 اسفند 1403 11:15
9/ 12/ 1403 اگر دور جهان بینم در آن نقشی ز جان بینم بهاران و خزان را دست در محو زمان بینم بلی از دور چرخ چرخِش را عیان بینم که چرخاننده اش را در نهان و در عیان بینم از این آفت سرا گوهر بر آوردم سپردم جان و تن بر چشم حقبینم ز دنیا نیست تقصیرها و تخسیرها همه شر و بلا از مفسدان بینم هواخواه جهان هستم کز چهرۀ نیکش درخشان...
-
ز خاک
شنبه 4 اسفند 1403 05:50
2/ 12/ 1403 ز خاک اهل دل بوی وفا آید به هر پیچیدگی مشکلگشا آید دل خونین من آیینۀ رخسار خوبان است ز خضر مژده و پیغام دلگشا آید بیابان عدم پر پوچ و بطلان است ز راه بینشان جز گمرهی و ابتلا آید؟ به نام خاکساری چلیپاها به سر دارم به گردون از غبارت توتیا بر دیدهها آید ندانم با که تو سرّ و سری داری ولی دانم به هرجا رو...
-
به یار رسد
پنجشنبه 25 بهمن 1403 07:35
24/ 11/1403 خوشا کسی که ز عشقش به یار رسد غمش ز رندی و میلش به بار رسد دل رهیدۀ شوریدگان رعنایی شکفتهایست که به فصل بهار رسد غلام همت آنم که غیرتی دارد به دوست عشق ورزد تا به یار رسد ز فکر مال و منال خاطرش بود فارغ از این فراغ به آستان پاک یار رسد به کنج عزلت از آن روی ننشینم مباد به داد من هوس کهنهکار رسد مراد خود...
-
به عشقت زنده ام مهدی
چهارشنبه 24 بهمن 1403 20:43
17/ 9/ 1402 خبر داری، نظر داری، که بر ما تو گذر داری ز ارزانی دیدارت به ما شهد و شکر داری غم دوری ز ما بردار اگر قصد سفر داری فدای خاک پای تو، مگر این غم تو برداری به قربان دوچشمانت که رویی چون قمر داری تو آگاهی ز آه و نالۀ مرغ سحر داری مگو لاف و گزاف گفتی که چشمانی به در داری مگو این ادعا کذب است که دل بر منتظَر داری...
-
ای طلائیه طلایه دار عزت و غیرت شرف - راهیان نور
یکشنبه 21 بهمن 1403 22:35
21/ 11/ 1403 ای طلائیه! طلایه دار عزت و غیرت، شرف برگو از رزمندگان شجاع جان به کف آمدند بهر شهادت با شعف بود مولاشان علی شیر نجف برگو از بنیان مرصوص صف به صف ریشۀ دشمن کندند چون هرزه علف جبهۀ باطل پشت در پشت هزاران یکطرف جبهۀ حق کمعدد روبهشکاران یکطرف ای طلائیه! بگو از رازها، هرگز لاتخف غرش توپ و گلوله همآوا بود...
-
طلائیه- راهیان نور
یکشنبه 21 بهمن 1403 22:34
21/ 11/ 1403 ای طلائیه طلایهدار عشق سرزمین آن همه سردار عشق خاک تو دارد نشان از عطر عشق می تراود از شمیمت عطر عشق آفتابت ز آسمان نور عشق ماهتابت نوربار از نور عشق میزبانت میزبان کوی عشق میهمانت میهمان کوی عشق آمدند سوی تو رادمردان عشق آن دلیرمردان، جوانمردان عشق کو به کو گشتند ننوشیدند عشق جز به کوی تو که نوشیدند عشق...
-
فکه- راهیان نور
پنجشنبه 18 بهمن 1403 21:35
18/ 11/ 1402 ای فکه ای فک از جدایی ای فکه ای فک از نوای بینوایی ای فکه ای فک از حدود، بیانتهایی ای فکه! ای آوای خوش! بانگ رهایی ای فکه ای سیراب از خون، این چه خضاب است؟ بگرفتهای رنگینردایی! چه حنایی؟ آنگاه که بر گام عزیزان شهید تو بوسه دادی منفک شدی از غصه و غم، هر بلایی آیم به سویت تا ببینم در کجایی آیا ببینم در...
-
شوش- راهیان نور
پنجشنبه 18 بهمن 1403 21:34
18/ 11/ 1402 مگو از شوش که از یادش شدم مدهوش مگو از شوش که از خون شهیدان جبههاش مفروش مگو از شوش و در درک فضایش کوش!
-
هویزه-راهیان نور
پنجشنبه 18 بهمن 1403 21:33
28/ 11/ 1401 ازطریق القدسِ بستان تا هویزه خوش بران شرط این راه و مسافت را بدان راه راهِ قدس و مقصد آسمان شاهد این خوشخرامی بوستان درهویزه گنج ها کردند نهان می درخشد نورشان تا کهکشان پرچم شور هدایت زنده دان آن علَم هست پاک و رخشان هرزمان آن علَم هست نورافشان، رهنشان هست سالار شهیدان جانِ جان راهجو بودند به مقصد واصلان...