کربلائیشدن به مرثیهسرائی نیست
بایدت شست دست و رو با خون
تا حسینی شدن هزار گردنه است
سر و تن غرق باید اندر خون
گر شعار بلاشعور بود کارساز
هرخسی بود با حسینیان همخون
هست محرم البته ماه گریه و غم
از هلالش چکد سرشک همره خون
اوج گیرد به عاشور گریه و ماتم
جشن خون است، دیدهها و دلها خون
آسمان و زمین خونبار است
مینبینی که خیزد از سنگ خون
سنگدلان را بگو نه عجب
گر نبارد ز چشمهاتان خون
دل ناپاکتان مزرع قساوت شد
زین سبب شد مرامتان خوردنِ خون
دیدهتان کور بادا کور
دلتان باد پاره پاره غرقۀ خون
رگ و پیوندتان باد مقطوع
که کشیدید از رگ حسینیها خون
رحمت حق بادتان ممنوع
که کشیدید پیکر حسین در خون
هست شمشیر منتقم بر سرتان
که نباشد بهای خون جز خون
جن و انس و ملک برای او محزون
آن که را نیست جز خدا قیمتِ خون
قدسیان نیز کروبیان، گریان
میتراود ز چشم دهر تا قیامت خون
انبیا و رسل شکوِهکنان
سر غم بردهاند فرو به لُجّۀ خون
اولیا، اصفیا رثاگویان
محفل سوگ رنگین کنند به اشک و خون
تو هم «ارشاد» بگو از چه شد حلال؟
در محرم که بود حرام، ریختنِ خون
از حسین که بود سبط نبی
از چه بردند یزیدیان به یغما خون؟
روسپیزادگان خبیث و بدسیرت
کی شوند سیر از آشامیدن خون
آن جگرخوارگان کینهتوز و پلید
کی بدارند دست از ریختن خون
مگر آنگاه که منتقم آید
شسته گردد خونها با خون
باد هر خونخوار به آتش قهر خدا نگون
تا نریزد دگر به خاک هرگز خون
سلام. عال بود خدا خیرتون بده. صلی الله علیک یا اباعبدالله
سلام علیکم
لطفتان مزید
لعنت بر یزید