سوغات مااز کربلا لبیک گفتن
تصمیم وعزم برراه راست باشوق رفتن
سوغات ماازکربلابردل نوشتن
حب حسین عشق حسین زیبا سرشتن
سوغات ما از کربلا معنا و مِهر است
گلگون زین سبب ما را سیما و چِهر است
سوغات ما از کربلا بوی بهشت است
هرکس نصیبش نیست او بدخوی زشت است
سوغات ما ازکربلاتجدید خاطر
بابانگ مولامان که فرمود: کیست ناصر؟
سوغات مااز کربلا آماده بودن
ازبهرمهدی جانفدا آزاده بودن
سوغات مااز کربلا در دل نهفته است
شور حسین خون حسین هرگز نخفته است
سوغات ما از کربلا بر سر شکفته است
بیمه شدیم وحق به ما تحسین گفته است
سوغات ما از کربلا گلفام وخونین
تنهایمان روئین و جانهامان بلورین
سوغات ماازکربلا ذکر و دعامان
گشتیم تبرک نازنین باادعامان
سوغات مااز کربلا بود یاد دوستان، یاد خویشان
تاخودروندسوغات آرند از برامان
سوغات ما از کربلا شور و حماسه است
از دست ما خصم لجوج خونش به کاسه است
سوغات ما از کربلا اشک و سرشک است
اشکی چهسان گویا و بویاتر ز مشک است
سوغات ما از کربلا توفنده و کوبنده بودن
بر دشمنان سوهان روح بر دوستان سرزنده بودن
سوغات ما از کربلا هل من مبارز
هیهات منا الذلة را مصداق بارز
سوغات ما از کربلا سوزان و بران
شمشیر تیز بر گردن بدخواه نادان
سوغات ما از کربلا در دل نهفته است
کس این چنین رازی به کس هرگز نگفته است