ارشاد

مقالات گفتاری، مدایح و مراثی و ...

ارشاد

مقالات گفتاری، مدایح و مراثی و ...

فتح المبین

فتح المبین مفتوح اعصار و قرون است
زین فتح شادیها فزون است
رفتی به آن جبهه بپرس از یادگاران
ازچه ترا رخساره ای غرقه به خون است
واپرس که هان حال شهیدانت تو برگو
آن لاله‌های باصفا را وضع چون است

واپرس آلاله‌هایت از چه گلگون باژگون است؟
از هنگامه ات پیداست که خصمت سرنگون است
فاتح در این بزم مصفایند رزمندگانت
آن دشمن نادان خونخوار بس زبون است
فتح المبین روح خدا فرمانده‌اش بود
در جا به جایش نور زهرا پرشگون است


فتح المبین آسان مبین

آسان مبین فتح المببن

رو فکه و فکرت ببین

حسرت مخور حیرت ببین

 

چذابه و رملی زمین

شن ها روان شورآفرین

بوسه زنان برپیکرباخون عجین

 

کوشاهدان رزمندگان نازنین

کو سنگر فخرآفرین

برگو تو هم صدآفرین

 

راندندچگونه دشمن ضدخدا وضددین

باعزم جزم بامشت سخت آهنین

 

برگوتوازمیدان مین

تعدادشان بودبیشمار دروصف ناید بیش ازاین

واپرس از کانال شهیدان مهین

واپرس از کربلا در آن زمین

خورشید بودی شرمگین

  از اختران تشنه مانده بر زمین

بگذارتا بگذرم از این ماجرا افسرده و دل سخت غمین

امابه دشت آلاله ها روئیده بین

ازخون سرخ رنگی شده خم کرده سر سوی زمین

آری! عزیز! آسان مگیر! آسان مبین!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد