بنازم به باقر
شکافته است علوم نبی را همه تا به آخر
احادیث نوربخش او کیمیای جواهر
ندارد مثالی شبیهی، بجوی دانشش از مصادر
ز شهد حضورش سرمست مناظر
اگرچه زنند جار فضلش همه بر منابر
علیل است در درک فضلش مشاعر
ز خلقش لطافت چشیده مجاور
ز جودش ز ظلمت رهیده مشاور
تهی ماند از صدر خلقت به عهد معاصر
به مانند و مثلش مجامع مَحاضر
ز برق علومش خیره گشته نواظر
ز مجد علّوش شهره گشته مناظر
پر از نور علمش کوی و برزن معابر
همه دشمناش فرو رفته اندر مقابر